قشم فانی2 ارائه تمامی نیازمندیهای شما
| ||
|
[ جمعه 3 آذر 1391برچسب:عشق,محبت,متن,های عاشقانه,عشق,محبت,متن,های عاشقانه,متن,های عاشقانه, ] [ 14:34 ] [ admin ]
بعد از باران نگاهم
کی اشکاتُ پــــــــــــاک می کنه
بعـــد از تـــو،
[ جمعه 3 آذر 1391برچسب:عشق,محبت,متن,های عاشقانه,عشق,محبت,متن,های عاشقانه,متن,های عاشقانه, عکس های عاشقانه همراه با متن, ] [ 14:29 ] [ admin ]
وقتی دلمو شکستی
چــــــــقدر خوب است ،
كسی كه خیلی دوسِت داره، همش نگرانته.
[ پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:عشق,محبت,متن,های عاشقانه,عشق,محبت,متن,های عاشقانه,متن,های عاشقانه, عکس های عاشقانه همراه با متن, ] [ 21:8 ] [ admin ]
هر شب مرا با خود میبری نمـــي دانـم چــــرا ؟! ايـن روزهــــا در جـــواب هـــركــــه از حـــالم مـــي پرســــد تـــا مــــي گويــــم ... " خوبــــــــم " چشمـــــانم خيس مــــي شـــــود ... ! [ جمعه 26 آبان 1391برچسب:عشق,محبت,متن,های عاشقانه,عشق,محبت,متن,های عاشقانه,متن,های عاشقانه, عکس های عاشقانه همراه با متن, ] [ 23:26 ] [ admin ]
جا برای من گنجشک زیاد است ولی [ جمعه 26 آبان 1391برچسب:عشق,محبت,متن,های عاشقانه,عشق,محبت,متن,های عاشقانه,متن,های عاشقانه, عکس های عاشقانه همراه با متن, ] [ 21:40 ] [ admin ]
ادامه مطلب ادامه مطلب [ جمعه 26 آبان 1391برچسب:عشق,محبت,متن,های عاشقانه,عشق,محبت,متن,های عاشقانه,متن,های عاشقانه, عکس های عاشقانه همراه با متن, ] [ 21:5 ] [ admin ]
داســـــــــــتان تنهایـــــــــی س برای ماندنش به خدا التماس کردم از خدا خواستم از حمایت ما رو بر نگرداند که من بی او هیچم نیمه شب ها برایش دعا کردم اه کشیدم ولی او رفت و خدا گریه هایم را نشنید و ندید و دعا هایم را نشنید و مورد اجابت قرار نداد و او را برد و ان زمان بود که من از همه و هر چه داشتم بریدم و های های گریستم و او رفت و من فقط ناظر رفتن او بودم رفتنی که هیچ امیدی به بازگشت ان ندارم ونخواهم داشت و امروز من او را برای همیشه از دست داده ام نه می توانم او را حس کنم و نه در آغوش بگیرم او رفت گر چه برایم همیشه ماندگار است
[ جمعه 26 آبان 1391برچسب:عشق,محبت,متن,های عاشقانه,عشق,محبت,متن,های عاشقانه,متن,های عاشقانه, ] [ 21:3 ] [ admin ]
مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت:"عزیزم ازمن خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادا برویم" ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود.این فرصت خوبی است تا ارتقای شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده کنما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت ، راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار !زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعی است اما بخاطر این که نشان دهد همسر خوبی است دقیقا کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام دادهفته بعد مرد به خانه آمد ، یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بودهمسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید که آیا او ماهی گرفته است یا نه ؟مرد گفت :"بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا،چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم . اما چرا اون لباس راحتی هایی که گفته بودم برایم نگذاشتی ؟" جواب زن خیلی جالب بودزن جواب
داد : لباس های راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم ؟!؟!؟!؟!؟!
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 31 صفحه بعد
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |